مهد يه نظر دادم تو ي وب.maslov

حتما تا تهش بخون

مهد خواهش مي كنم بگو چرا باهاش قهر كردي

من امروز به خاطر تو تمام ناراحتيهاي قبلي فراموش كردم و رفتم توي وبش نظر دادم و ازش خواستم كه تنهات نذاره

اگه باهاش قهر بودي گلم چرا زودتر به اجيت نگفتي

راستي من خوبم

دروغ گفتم:بدم................

ولي خب نمي شه كه من به خاطر بچگي كه كردم با عماد و بهزاد بد باشم

مي شه

حالا فقط گلم بهم بگو

چرا قهر كردي

خسته شدم از نت مي خوام بي خيال سايت24ساعته شم

منتظر نظرتم

زود بيا

باي

با بهزاد قهر شدي

اخه چرا؟

سلام

افرين مهد

واقعا افرين

من تعجب مي كنم اخه توهم

تو كه تا ديروز من راهنمايي مي كردي

چي شده يهو هان به من بگو چي شده

اگر نگي هم مي دونم چي شده تو جازدي

هر چي مطابق ميلت بود مي خواي هر چي مطابق ميلت نبود و اشتباه كردي مي ندازي گردن ديگران

جوابهايي را كه مي خواستي بهت دادم ناراحت شدي مي دونم

و اينم مي دونم كه نظرم تا تهش خوندي اما من اين نظر دادم كه فكر كني بتوني دوباره زندگيت خوب بسازي تو فكر خيانت اون و بي توجهي ديگران نباشي

هر كسي هم توي سن تو باشه اشتباه مي كنه

ولي عزيز دلم ايمانت نسبت به خداكم شده

ديگه به خودت و كارات اطمينان نداري و اين خيلي بده

منم مثل تو سختي كشيدم تو يه نفر دلت شكوند ولي من چند نفر اين بلا رو سرم اوردن

مهد ما هميشه باهاتيم من و دوستات هيچوقت تنهات نمي زاريم هيچوقت

من اجي تو هستم

رك حرفام زدم بد حرفهام زدم اره مي دونم دل شيشه ايت شكوندم

ولي مي توني از اول شروع كني خودت و زندگيت و بسازي

تو خواهر مني مگه نه؟

من يه گله خواهرانه كردم اين دنياي پتياره ي لعنتي به هيچ كس وفا نكرده كه به من و تو وفا كنه

اخه از نظر قبليم دلخور شدهsorry

هميشه باهاتم و اجي ديونه تو هستم و مي مونم و دوستت دارم

اگه از دستم دلخور نشدي تو وبم نظر بده

فقط دوست دارم منطقي روي حرفام فكر كني

بدرود

سلام از اين كه با وبلاگت اشنا شدم خوشحالم

بازم سر ميزنم منم تو زمستون بدنيا اومدم ولي هميشه دلم پاييزي بوده فعلا باي باي

مهد جون تولد وبت مبارك دوست دارم به قول خودت قربوسسسسسسسسسسسسسسسسسسسسست

فعلا باي

راستي اينم اي ديمه خوشال ميشم ادم كني

وقتي داشتم نوشته هاتو ميخوندم اشك تو چشمام جمع شد چون وقتي به دورو برم نگاه ميكنم ميبينم همه ي هم سن و سالاي من مثل من يه ضربه ي روحي خوردن و خيلي نا اميدن اما ما همه ژشت هميم پس بايد با هم دوباره به زندگي اميدوار شيم

سلام

چي بگم مهد جونم سيزدهم تولد من هم بود من كه اين همه دوست دارم فقط 3 نفر بهم تبريك گفتن

از كسايي كه انتظار داشتم يه تبريك خشكو خالي هم نشنيدم

ميبيني همه همديگرو فراموش كردن

آره راست ميگي همه تظاهر ميكنن كه همديگرو دوست دارن

همه امروزه به فكر خودشونن

هيچ كس به ياد كسه ديگه اي نيست

تولد وبلاگو تبريك ميگم