|
به نام میکانیک قلبهای تصادفی
علاقه و محبتی که سابقاً به تو ابراز می کردم ،
دروغ بود و بی احساس و در حقیقت نفرتم نسبت به تو ،
روز به روز بیشتر می شود و هر چه بیشتر تو را می شناسم ،
به دورویی تو بیشتر پی می برم ،
این احساس در قلب من تجلی می کرد که بالاخره ،
از هم جدا می شویم و دیگر به هیچ وجه حاضر نیستم که ،
روزی شریک دوستی تو باشم ،
در همین مدت کوتاه توانستم به طبیعت بد و هوس های زشت تو پی ببرم ،
بسیار از اخلاق و صفات تو برای من روشن شده و مطمئن هستم که ،
این خشونت طبعی و تند خویی تو بالاخره روزی تو را بدبخت خواهد کرد ،
اگر دوستی ما بگیرد تمام عمر ،
را با پشیمانی خواهم گریست و اگرچه افسانه آشنایی ما نیز زبانش جدایی بود ولی جدا از ،
هم خوشبخت خواهیم بود ،
حالا که لازم است بگویم که ،
این موضوع را هیچ وقت فراموش نخواهم کرد آه چه قدر ناراحت کننده است اگر ،
باز هم بخواهی در صدد دوستی با من باشی بنابر این از تو می خواهم ،
جواب نامه را ندهی نامه مرا ف
دروغ تظاهر و خاک از ،
محبت است و من تصمیم گرفته ام برای همیشه ،
تو و یادگاری تلخ و شیرین عشقت را فراموش کنم چون به هیچ وجه نمی توانم ،
خود را راضی کنم که دوستت داشته باشم و شریک دوستی تو باشم ،
و حالا اگر می خواهی به محبت های واقعی من پی ببری و بدانی که چقدر دوستت دارم و در راه دوستی تو چقدر جان فشانی می کنم از تو می خواهم نامه مرا یک خط در میان بخوانی ... .
قربوسسسسسسسس همگی .
|
